
یکی از بزرگترین تسویه های که در تاریخ معاصر ما برای ساکت کردن دگراندیشان رخ داده است قتلهای محفلی سالهای 60 و 70 میباشد که از بدنه وزارت اطلاعات عده ای نیروی خودسر شروع به قتل دگراندیشان نموده بودند که یکی از آنها داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری بود که به وسیله چاقو و طناب به قتل رسیدند عده ای از قربانیان این تسویه حساب خونین محمد جعفر پوینده محمد مختاریبودند که به وسیله شخصی به نام سعید امامیبه قتل رسیدند ولی جالب اینکه وی نیز به مانند صفوی هیچ وقت محاکمه نشد وی در حمام بنا به گفته نیروهای انتظامی به وسیله داروی نظافت خودکشی کرد.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوباره تنور محکوم کردن دگراندیشان داغ شده است اینبار کمی شکلش عوض شده است وشکلی به اصطلاح متمدنانه به خود گرفته است ولی در باطن همان ترورها و قتلها میباشد اینبار در محل دادگستری انجام میشود با دستگیری بیشتر اصلاح طلبان جریان انحصار طلب دوباره سعی دارند جو خفقان و کج اندیشی را در غیاب دگراندیشان بر جامعه حاکم نمایند موضوع خنده دار در اینجاست که این قشر با تهیه فیلم از این افراد و پخش آن از تلویزیون سعی در نشان دادن این را دارد که اینها از کرده خود پشیمان هستند ولی سوال این است کجای دنیای وقتی محکومی را دستگیر میکنند بر علیه خود شهادت میدهد تا در آنجا محکوم و محاکمه شود پس معلوم میشود که این فیلمها با نیاتی خاص تهیه میشوند. چرا طبقه حاکم از نظریات دگراندیشان در کشورمان از گذشته تا حال میترسیدند و کمر به قتل آنها میبندند آیا این در خود ملت میباشد که ما ایرانیها روح استبداد پذیر داریم و یا اینکه غیر از این میباشد.
در زمان حکومت استبدادی استالینیزم ضرب المثلی مشهور بود که با قتل وحشیانه و فجیع یک دگراندیش صدها دگراندیش دیگرساکت می شوند.این واقعیت داشت چون فروهرها بطور وحشیانه ای و با ضربات چاقو بطوری که سر از تنشان جداشده بود به قتل رسیدند. متاسفانه روح استبداد و فساد قدرت در هر جایی که یک شخص یا دسته ای حاکم باشند مستولی است و ما هم از این واقعیت جدا نیستیم. در سال گذشته اما شاهد شکل تازه ای از قتلها بودیم. قتل انسانهای بی گناه بدست رمالین دین و انسانیت که خفقان اکنون را ناشی از آن داریم...روزی برسد که دیگر از قاتلین تجلیل نکنیم و خیابانهایمان را به نام این رجالین آلوده نسازیم...به امید آن روز
پاسخحذف